صدا و سیما و تبلیغات اعصاب خرد کن در وسط برنامه ها!
پنج شنبه 90/2/1 6:4 عصر| انتقاد صدا و سیما نقد تلویزیون تبلیغات فرهنگ نهی از منکر فرهنگ س | نظر
صدا و سیما و تبلیغات اعصاب خرد کن در وسط برنامه ها!
یکی از دلایلی که تشکیل شبکه خصوصی را منتفی میکند این است که سرمایه دارانی که صاحب یک شبکه شوند طبعا منافع خود را به منافع مردم ترجیح میدهند و اصل را تبلیغ و حفظ منافع خود قرار میدهند و نه عمل به صلاح مردم. به همین منظور در جمهوری اسلامی به درستی تشخیص داده شده است که تلویزیون نباید وامدار هیچ گروه یا طبقه ای باشد. صدا و سیما در حال حاضر وابسته به هیچکدام از سه قوه نیست و مستقل از قواست و رئیس سازمان توسط مقام معظم رهبری تعیین میشود.
بودجه صدا و سیما نیز مستقلا ابلاغ میشود . بودجه صدا و سیما باید مستقل باشد تتا زیر دین گروه و جناحی قرار نگیرد و وامدار کسی نباشد تا بتواند ازادانه فعالیت کرده و اگر احیانا نقاط ضعف یا مشکلی در کشور بود , با بازتاب صادقانه و درست انها در سیما , معایب را به مسئولین گوشزد کند تا انشاء الله ان را رفع کنند . این سیستم درست صدا و سیماست : استقلال در بودجه.
نکته دیگری که باید به ان توجه کرد این است که صدا و سیما یک نهاد فرهنگی است.یعنی هدف از ایجاد ان در جمهوری اسلامی درامد زایی و پولسازی نیست بلکه هدف اعتلای فرهنگ اسلامی در جامعه و بالا بردن آگاهی های دینی و فرهنگی مردم است. صدا و سیما باید با ساخت برنامه های گوناگون فرهنگ مردم را بالا برده و ناهنجاری های موجود در اجتماع را اصلاح کند. صدا و سیما به عنوان یک نهاد فرهنگی و فرهنگ ساز مورد توجه است. نهادی که برای ساخت هر برنامه اش باید هدف داشته باشد و هیچ برنامه ای نباید به اهداف کلی صدا و سیما لطمه بزند( مثلا برخلاف فرهنگ اسلامی باشد). پس هدف در صدا و سیما اصلا درامد زایی نیست . ای بسا ساخت برنامه ای که برای جامعه لازم است بودجه بسیاری بطلبد و بازده مادی نیز نداشته باشد و بهره فرهنگی و معنوی داشته باشد و برعکس ای بسا برنامه ای بسیار پولساز باشد اما به فرهنگ کلی جامعه صدمه بزند. طبیعی است که صدا و سیما در این میان بنا به رسالت خود باید نوع اول را ساخته و نوع دوم را کنار بزند. حتی ممکن است برنامه ای با بودجه کلان ساخته شود اما بعد از ساخت معلوم شود که آنی که باید میشده نیست و دیگر مناسب جامعه نیست و ممکن است به فرهنگ جامعه صدمه بزند یا با اسلام عزیز نا سازگار باشد , در اینصورت بدیهی است که باید از پخش آن چشم بپوشند و وجود هزینه کردن مجوز پخش آن نمیشود.( پخش چنین برنامه ای مغایر با هدف وجودی سازمان است.)
همه اینها در صورتی امکان دارد که سازمان زیر بار دین کسی نباشد و مستقل باشد. اما متاسفانه در سالهای اخیر صداو سیما خواسته و ناخواسته خود را در دام اتکا به منابع مالی خارج از سازمان انداخته و به این منابع وابسته شده است. ارزش دادن و وابستگی به درآمد حاصل از تبلیغات از همین گونه است.
این ماجرا از چنین منظر به صدا و سیما ضربه میزند.یکی اینکه استقلال این نهاد از بین میرود, دوم اینکه فرهنگ اشتباه سرمایه داری را تبلیغ میکند و مفاهیم اصیل اسلامی را که در تعارض با سرمایه داری غربی است , کمرنگ میکند.در این بین مردم را به حساب نمی آورد. روند دلبستگی و ارزش دادن به تبلیغات به گونه ای است که دیگر مردم ارزش ندارند و مهم کارفرما یا همان شرکتی است که سفارش تبلیغ داده. ممکن است شما سرگرم تماشای یک برنامه باشید و آن را قطع کنند و تبلیغات بگذارند. تعداد و سرعت این کار به حدی رسیده که کم مانده وسط اخبار یا روضه هم تبلیغات بگذارند!! برنامه را قطع میکنند تا تبلیغ فلان کالا را بکنند تا فلان شرکت بیشتر کالایش را بفروشد و فلان سرمایه دار پولدارتر شود ولو به قیمت خرد شدن اعصاب بیننده.این روش کاملا مطابق فرهنگ سرمایه داری است : جای حساس فیلم قطع میکند که مجبور شوی- حتی اگر هم نخواهی – به زور تبلیغات را ببینی.در اینجا مردم اصلا ارزش ندارند و هدف برنامه ساز خیر و صلاح مردم نبوده بلکه صلاح سرمایه دار و در نتیجه درامد زایی بیشتر برای خود سازنده مد نظر بوده است. وگرنه مردم که نمیخواهند وسط فیلم و سریال و پخش زنده "چاه باز کن " و "ماکارونی" بخرند. در این نگاه مردم در کنار تبلیغات هیچند و به حساب نمی ایند . مردم قشری میشوند که باید سرشان کلاه گذاشت و به هوس انداختشان تا فلان کالا را بخرن و احساس نیاز به آن را پیدا کنند.این نگاه سرمایه داری است که متاسفانه در صدا و سیما باب شده و متاسفانه دارد سرعت هم میگیرد. الان هم کار به جاهای باریکی کشیده! کار به جایی رسیده که اصل یک برنامه را (نه یک تبلیغات را , اصل یک برنامه تلویزیونی را !!!) با بودجه تبلیغاتی میسازند. برای بک مثال کوچک یک برنامه به اصطلاح آشپزی میسازند که فقط در آن ماکارونی یاد میدهد.چرا؟ چون بودجه را "...ماکارون" داده و قرار است در طول برنامه هی شکل و شمایل این ماکارونی را نشان داده و هی به به و چه چه کنند و از مزایا و قوت آن بگویند. ملت باید آموزش 700 نوع سس ماکارونی "من درآوردی" را ببیند و هر روز ماکارونی بخورد. راستی دکترهای تغذیه نمیگویند اکر کسی هر روز ماکارونی بخورد احتمالا مشکلی برایش پیش بیاید؟ هی در برنامه از خواص آن بگوید خاصیت هایی که به علت وجود غرض در سازنده آن , مردم نمیتوانند به آن ها اعتماد کنند. وقتی وامدار ... ماکارون شدی دیگر نمیتوانی حقیقت را ببینی و معایب را هم بگویی. غرض مرض می آورد.
و به همین نسبت اعتماد مردم به صداقت آن سست میشود. صدا و سیما یا باید به فکر مردم باشد یا به فکر خودش و درآمدش و به تبع آن سرمایه داران و منافع آنان. چون وقتی بحث تبلیغات پیش می آید دیگر صدا و سیما بی غرض نیست و خودش ذی نفع است.
آیا صدا و سیما اگر رئیس آن شرکت ماکارونی با کارگرانش بد رفتاری کرد میتواند پوشش دهد؟ اگر فهمید مواد اولیه آن نامرغوب است اقرار میکند؟ شاید بگوئید بله میکند . ولی این شروع کار است و به این علت است منش کلی در صدا و سیما هنوز مخلصانه بودن است و مادی نشده . فعلا این عقرب سرمایه داری مانند اختاپوس روی صدا و سیما ننشسته باشد پس از همین حالا باید پای فیلمهای تبلیغاتی و مادی کار کردن را از صدا و سیما برید.
در این مورد همه مسئولیم و باید صدا و سیما را نهی از منکر کنیم. صدای مجری های برنامه ها هم درآمده و از این بابت ناراضی اند و البته خود دست اندر کاران صدا و سیما بهتر میتوانند نهی از منکر بکنند چون همانطور که گفتم اصل بدنه صدا و سیما مخلصانه کار میکنند و انها باید بدانند در صورت نهی از منکر نکردن رویه غالب صدا و سیما به سمت مادیگرایی میل خواهد کرد و ارمانهای انقلاب بلعیده خواهد شد. این تبلیغات ظاهر بیماری است و اصل بیماری فراموش کردن هدف وجودی صدا و سیما به عنوان یک رسانه برای کار فرهنگی و اسلامی است.
مساله دیگر هم این است که تبلیغات نباید بر خلاف فرهنگ و دین و سیاست ماباشد. مثلا میگوئیم تجمل گرایی بد است در تبلیغ بانک خانم میگوید اگر برنده شدم گوشی ام را عوض میکنم ویک سینما خانگی هم میخرم.(نگوئی حتما گوشی اش خراب شده بوده!! تبلیغ را هرکس ببیند میفهمد زیاده خواهی را و دور از قناعت بودن را اراده میکند.) یا در تبلیغ دیگر میگوید به رویاهات فکر کن!(آن وقت در حدیث ما را از طول امل – بلندی ارزو – ترسانده اند) و یک مرد جوان افسرده و ناراحت را نشان میدهد که هیچ امیدی ندارد در تبلیغ به او میگوید به رویاهات فکر کن! به ارزوهات فکر کن ممکن به انها برسی(البته نه با تلاش خودت بلکه با شانس!) آن وقت وضع زندگی آن افسرده چطور بوده؟.: خانه اش که مجلل است, زن و بچه هم که دارد. بابا دیگه چی میخواهی؟ به چیزهای مهمتر دیگه فکر کن دلبکن از این همه ارزوهای مادی. و باز هم ارزوی مادیات بیشتر داری؟ آخرش چه؟ به قول قدیمی ها از خورده بگیر بده به نخورده!
اکثر تبلیغات همین نوع تفکر را دارد : زیاد کردن اشتها ! کاری میکنند که احساس نیاز به محصول را پیدا کنی نه اینکه تو نیازی داشته باشی بگردی و از طریق تبلیغات با داروی نیازت آشنا شوی. خودشان مریضت میکنند تا دارویشان فروش رود!
مجری ها , صدا و سیمایی ها خودتان خودتان را نجات دهید . اینطور پیش برود تلویزیون میشود زیر دست سرمایه دارها و آزادگی دیگر برای عوامل تلویزیون باقی نمی ماند. کار به جایی میرسد که باید در برنامه چیزی را بگوئی که آنها میخواهند نه انچه که حق است .
نکته آخریکه فقط اشاره میکنم این است که این تبلیغات امکان رقابت مساوی را بین تولید کنندگان از بین میبرد . تولید کننده ای که پولدارتر است بیشتر تبلیغ میکند و تولید کننده کوچک بازارش را از دست میدهد. دیگر بحث کیفیت بهتر کالا نیست بلکه تبلیغ بیشتر و قویتر است.
انشا ءالله اگر خدا بخواهد به زودی یک مقاله در مورد اینکه چگونه میتوان در تلویزیون تبلیغات سازنده و سالم داشت قرار میدهم.
((امر به معروف و نهی از منکر جلوی این معایب را میگیرد!!!!!!!!!! فقط یک ایمیل یا تلفن به روابط عمومی برای نهی از منکر خرج دارد!))
به امید خدا
اللهم عجل لولیک الفرج
بند میم